مهران کبیر

Kristen Stewart Hot

 

+ نوشته شده در دو شنبه 22 خرداد 1391برچسب:, ساعت 11:3 توسط مهران


Kristen Stewart

 

+ نوشته شده در دو شنبه 22 خرداد 1391برچسب:, ساعت 10:57 توسط مهران


mehran kabir

 

+ نوشته شده در دو شنبه 22 خرداد 1391برچسب:, ساعت 10:43 توسط مهران


 

+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 16:6 توسط مهران


ایران

 

مقدمه
هنگامی که پل ترنر Paul Turner تهیه کننده معروف استرالیایی در طی برنامه ای ماهواره ای تحت عنوان: نوستر آداموس: مردی که فردا را پیش بینی می کند . خطر روزافزون ایران وانقلاب اسلامی ایران برای غرب و تمدن غربی مطرح کرد و در طی این برنامه تمام آنچه را که نوسترآداموس در بیش از 390 سال پیش از آن تاریخ «آگوست 1989م » پیشگوئی کرده بود منتسب به ایران کرد; هیچ سیاستمداری حرف وی را چندان جدی نگرفت; چرا که موقعیت ایران در سال 1989، نه تنها به هیچ وجه مناسب نبود; بلکه به واسطه جنگ تحمیلی و عواقب ناشی از آن و تحریمهای شدید اقتصادی بسیار شکننده و حساس بود . لیکن پس از به واقعیت پیوستن واقعه یازدهم سپتامبر در آمریکا که اتفاقا در فیلم به صراحت به آن اشاره می شود (وقوع دو انفجار مهیب و عظیم در (New City همگان شگفت زده و نگران شدند; به نحوی که رئیس جمهور نه چندان باهوش آمریکا، پس از وقوع این حادثه به تبعیت از نوسترآداموس، ایران را هم یکی از «محورهای شرارت » در جهان معرفی کرد و از این طریق بر وحشت و ترس عمیق هیات حاکمه آمریکا از ایران (پرشیا) صحه گذاشت .
در این مقاله سعی نگارنده بر آن نیست که بر پیشگوئیهای نوسترآداموس صحه بگذارد یا از آن دفاع کند و یا به هر طریق ممکن آن را خزعبلاتی هذیان گونه جلوه دهد; بلکه حداکثر کوشش نگارنده بر آن است که دیدگاه غرب و تمدن غربی نسبت به پیشگوئیهای شگفت آور نوسترآداموس را مورد بررسی و مداقه قرار داده و این پیشگوئیها را که اغلب درباره ایران یا کشورهای اسلامی بوده; مورد بررسی قرار دهد . البته بایستی در نظر گرفت که بدون شناخت این پیشگوی کبیر نمی توان حساسیتهای انسان غربی نسبت به انسان شرقی را شناخت; چرا که اغلب سیاستمداران و متفکران غربی عمیقا به ستاره شناسی، طالع بینی و آینده نگری همراه با ادبیات رمزی (Occult) معتقدند و حتی نظریه پرداز معروف هاروارد; یعنی ساموئل هانتینگتون نیز تئوری برخورد تمدنها Theclashof civilizations را از نوسترآداموس به عاریت گرفته است . پیشگویی نوسترآداموس درباره واقعه یازدهم سپتامبر و تاثیر شگرفی که بر نگرش و فرهنگ آمریکایی گذاشت می تواند منجر به تحولی اساسی نسبت به دیدگاه غرب درباره انقلاب اسلامی ایران شود، همانکه نباید به سادگی از کنار آن گذشت .
«. . . آسمان، در چهل و پنج درجه (مختصات جغرافیایی نیویورک؟ !) خواهد سوخت، آتش به شهر جدید (New City) ، نزدیک می شود . (1)
جالب ترین نکته در مورد پیشگوئیهای نوسترآداموس آن است که وی به ندرت نام کشوری را به صراحت و آشکارا ذکر می کند، حال آنکه در مورد ایران (Parsia) به صراحت عنوان می کند که ایران، جهان را تسخیر خواهد کرد . ایران از طریق آناتولی، فرانسه و ایتالیا را فتح خواهد کرد و بالاخره ایران باعث وقوع جنگ جهانی سوم خواهد شد . (2) بنابراین، در گام نخست بایستی نوسترآداموس را بیشتر و بهتر بشناسیم و راز و رمز تاثیرگذاری وی بر تمدن غربی را از این طریق دریابیم .
که بیشتر با نام لاتین خود; یعنی نوسترآداموس (Nostr Adamus) شناخته شده است; در روز چهاردهم دسامبر سال 1503 م . در ناحیه سن رمی فرانسه متولد شد .
خانواده وی از شجره پزشکی یهودی و ایتالیایی الاصل بود . پدر بزرگ وی در شکل گیری و تربیت نوسترآداموس نقش اساسی داشته و آموزه های اشراقی مکتب کابالیست ها را مستقیما به وی تعلیم داده است . نوسترآداموس در سن 22 سالگی از دانشگاه بسیار معتبر آن روزگار فرانسه; یعنی مون پلیه در رشته پزشکی فارغ التحصیل شد و برای نجات بیماران از بیماری مرگ سیاه یا طاعون، بلافاصله مشغول به کار شد . شاوینی، پیرو و مفسر معروف نوسترآداموس می نویسد که وی سه سال تمام بر روی نخستین اشعار وحی آمیز خود که از آینده و رویدادهای آن خبر می آورد کارکرد و در سال 1555م . دفتری را - که در بر گیرنده بیش از سیصد پیشگویی شعرگونه بود - به پسرش سزار هدیه کرد . سپس در سالهای بعد مجموعه کاملی از شعرواره های نوسترآداموس در 1000 قطعه; یعنی 10 سانتوری که هر سانتوری مشتمل بر 100 قطعه بود، را منتشر شد . نوسترآداموس بر خلاف شایعات واهی و عبثی که پیرامون شیطان پرستی و خداستیزی به وی نسبت داده اند، فردی عمیقا مؤمن و پای بند به مذهب کاتولیک به بود و در نامه ای به پسرش صریحا متذکر می شود که:
«. . . و از زمانی که اراده ذات خداوند متعال بر این قرار گرفته که تو فقط در نور طبیعی و در این نقطه زمین به دنیا بیایی . . . از آنجایی که برایم ممکن نیست نوشته ای را به صورت رسمی و کامل برایت به ارث بگذارم; چون بر اثر بی عدالتی و گذشت زمان نابود خواهد شد . . . ; چون که همه چیز تحت اختیار و سلطه قادر متعال و خداوند یکتا قرار دارد .
در واقع او با این عبارات، صریحا اشاره به عدم اصالت ادبیات رمزی علم اخترشناسی و طالع بینی نموده است و همه اراده ها را موکول به خواست و اراده خداوند متعال می نماید .
بررسی پیشگوئیهای نوسترآداموس درباره «جهانی شدن انقلاب اسلامی ایران »
«شاهزاده عرب، مریخ، خورشید، ناهید، شیر، حکومت کلیسا را از طریق دریا از پای در خواهد آورد، از جانب ایران (پرشیا) بیش از یک میلیون پرهیزگار به بیزانس و مصر، به سوی شمال هجوم خواهند آورد .» (3)
«از کشور عربی خوشبخت (در منطقه غنی و ثروتمند اعراب) شخصی قدرتمند و مسلط بر شریعت [حضرت] محمد (ص) زاده خواهد شد، اسپانیا را به دردسر انداخته و بر گرانادا (غرناطه) مستولی می شود . از طریق دریا بر مردم نیکوزیا ظفر خواهد یافت . » (4)
«مرد مشرقی از محل استقرار خویش خارج خواهد شد، برای دیدار فرانسه از کوه آپونین خواهد گذشت، از فراز آسمان، از برف ها، دریاها و کوهها گذر خواهد کرد و همگان را با عصایش مضروب خواهد کرد . . .» (5)
ادبیات رمزآلود، واژه ای است که به بهترین نحو می تواند عمق معانی شعرواره های نوسترآداموس را بیان کند; چرا که طبق نظر اغلب مفسران معروف نوسترآداموس; یعنی اریکاچیتهام، گی بوحک و ژان شارل دو فن برون، حداقل وقایع ذیل را می توان بدون هیچ شک و تردیدی از میان شعرواره های رمز آلود نوسترآداموس بر شمرد:
آتش سوزی بزرگ لندن در سال 1666م . اعدام چارلز اول، روی کارآمدن حکومت مذهبی کرامول در انگلستان، وقوع انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه، رویارویی استالین و تروتسکی پس از مرگ لنین، اضمحلال رژیم شوروی، اعدام لویی شانزدهم و ماری آنتوانت، به قدرت رسیدن ناپلئون و انتخاب لقب امپراتور توسط وی، به قدرت رسیدن هیتلر و رژیم نازی، به قدرت رسیدن موسولینی در ایتالیا و ژنرال فرانکو در اسپانیا، ترور کندی، سقوط شاه ایران و وقوع انقلاب اسلامی در ایران، رهبری امام خمینی (ره) از فرانسه - او دقیقا عنوان می کند که رهبر ایران از فرانسه باعث سقوط شاه ایران می شود - ، وقوع حادثه یازدهم سپتامبر و آتشی که در برجهای دوقلوی شهر جدید (نیویورک) ایجاد می شود و بسیاری از حوادث تاریخی دیگر از سالهای 1555 میلادی به بعد که حدودا 450 سال را دربر می گیرد .
دو محاصره،
در گرمایی سوزان، انجام می گیرد .
آن مرد،
از فشار تشنگی،
به خاطر دو فنجان مملو از آب،
کشته می شود .
دژ نظامی، مملو می شود،
و یک آرمانگرای کهنسال [امام خمینی (ره)]
نشانه های نیرا (سرزمین ایران) را
به اهالی ژنو [سازمان ملل متحد]
نشان خواهد داد .» (6)
رهبر پاریس،
اسپانیای بزرگ را اشغال می کند،
کشتیهای جنگی
در برابر مسلمانان [محمدی ها] که از پارتیا [ناحیه ای در ایران] و مدیا [ناحیه ای در ایران] برخاسته اند، می ایستند . آن مرد، سیکلاد [اروپا] را تاراج می کند، و آنگاه انتظاری بزرگ در بندر یونان حکمفرما می شود .
در مجموع نوسترآداموس به این موضوع به صراحت اشاره می کند که ایران (پارت، نیرا، پرشیا، مدیا) با کمک مسلمانان سراسر جهان، از جمله کشورهای عربی و مخصوصا سوریه، عربستان سعودی و لیبی حکومت مقتدری را تشکیل می دهند و پس از جنگی مذهبی که هسته آن از لبنان شروع می شود و عمدتا بر علیه اسرائیل است، جهان را به تسخیر خود درمی آورند و سپس جنگی جهانی و عظیم رخ خواهد داد و جهان نابود خواهد شد . (7)
در هنگامه دمیدن خورشید،
آتش بزرگ، دیده خواهد شد;
صدا و روشنایی،
در امتداد شمال، ادامه خواهد یافت .
در میانه کره خاک،
مرگ و آوای مرگ، شنیده خواهد شد;
مرگ از درون سلاحها،
آتش و خشکسالی
آنان را به انتظار خواهند نشاند .
در خاتمه، این سرزمین به واسطه جنگ جهانی سوم نابود و نامسکون خواهد شد . (8)
سرزمین مسکونی،
از سکنه خالی خواهد شد;
برای به دست آوردن سرزمینها،
جدال و اختلاف شدیدی درمی گیرد;
قلمروها به مردانی سپرده خواهد شد;
که از غرور و سربلندی تهی خواهند بود .
سپس، برای برادران بزرگ،
نفاق و مرگ
پیش خواهد آمد .
و از چنین برمی آید که ایران، جهان را ابتدا از طریق حمله به ترکیه (و مقدونیه) به تصرف خود درخواهد آورد:
شب در آسمان، مشعلی رو به خاموشی، دیده خواهد شد . در مرکز رن، جنگ و خشکسالی به بار می آید، کمک خیلی دیر می رسد . پرشیا (ایران) حمله آورده و ماگدونیا و در جای دیگر می گوید: (مقدونیه) را به محاصره درمی آورد . (9)
تو ای فرانسه!
اگر،
از آبهای لیگوریا گذر کنی;
خود را،
در میانه دریا و جزایر،
در محاصره خواهی یافت;
و پیروان محمد،
در برابر تو خواهند ایستاد .
و همچنین
تو، ای دریای آدریاتیک!
استخوان خران و اسبان را
خواهی جوید . (10)
و باز می گوید:
آن مرد،
با سلاحها و آتش درخشان،
در نزدیکی دریای سیاه،
از پرشیا برای تسخیر ترابوزان
خواهد آمد .
فاروس و میتیلن به لرزه در خواهد آمد;
خورشید،
دریای آدریاتیک را که مملو از اجساد اعراب است;
روشن خواهد کرد . (11)
و سپس نوسترآداموس، عواقب جنگ اتمی و نابودی تدریجی جهان به واسطه جنگ جهانی سوم را شرح می دهد:
«کسوفی در پیش خواهد بود که از زمان آفرینش گیتی تا زمان مرگ و مصائب حضرت مسیح و از آن زمان تا به امروز هرگز رخ نداده است و جهان چنین ظلمتی به خود ندیده است . . .» (12)
که در این مورد آیات مربوط به قیامت در سوره قیامت به ذهن انسان تداعی می شود:
فاذا برق البصر و خسف القمر و جمع الشمس و القمر یقول الانسان یومئذ این المفر .
هنگامی که بینایی خیره می گردد، و ماه فرو می رود، و خورشید و ماه گرد هم آیند، آن روز انسان می گوید: به کجا فرار کنم؟
«مرد والامقامی از تبار عرب به زودی پیش خواهد تاخت . از سوی اهالی بیزانس به او خیانت خواهد شد . از شهر قدیمی رودس به پیشواز او خواهند آمد، از جانب هانگری [مجارستان] متحمل آزار بسیار خواهد شد .» (13)
«در حوالی دریای آدریاتیک بر اثر توفانی عظیم، کشتی غرق می شود و زمین به لرزه درآید و به سوی آسمان پرتاب می شود و دوباره فرو می افتد; در مصر جنبش پیروان محمد افزایش می یابد و پیکی به (آن سوی مرزها) فرستاده می شود تا خبر را اعلان کند .»
«. . . شهرها آلوده و کثیف گشته، باعث اعتراض و شرمساری زیادی خواهد شد، و تاریکی و جهل فقط با درخشش نور از بین می رود و با تغییراتی حکومت جهل و ظلمت پایان خواهد یافت . . .»
رهبری اصلی مشرق زمین با شورشهای زیادی روبرو خواهد شد، که اکثرا از طرف شمالی ها و غربی های مغلوب شده است، که عده ای کشته و برخی مورد آزار قرار گرفته اند و بقیه در حال گریزند و فرزندانشان که از زنان متعددی هستند، زندانی شده اند . (14)
م . پ . ادوارد در کتاب خود در باب پیشگوئیهای نوسترآداموس نقل می کند که سانتوری هشتم، قطعه 6 مربوط به وقوع جنگ جهانی سوم است:
«. . . جنگ و خونریزی برای مرتبه سوم حتمی است; آتش به حدی است که دریاها به جوش می آید و از دولت ها فقط دو دولت و از جهان فقط نیمی باقی می ماند . . .» (15)
شاهزاده لیبیایی [که نماینده حکومت ایران است] در غرب به قدرت خواهد رسید، یک فرانسوی از اعراب به شدت مکدر خواهد شد، دانشمند ادیب [ادبا] خود را با اوضاع وفق خواهند داد، زبان عرب بر فرانسه پیشی می گیرد . . .» (16)
در نزدیکی سوربن جهت حمله به مجارستان
قهرمانی از اهالی برودها [سیاه پوستان] به آنان هشدار خواهد داد .
رهبر بیزانس، سالون از اسلاوینا،
آنان را به شریعت محمد [(ص)] در خواهد آورد .
همچنین نوسترآداموس در چنین می سراید که:
«امپراتوری مقدس به آلمان خواهد آمد;
پیروان اسماعیل جایگاه بی مانع خواهند یافت .
آدمهای نادان همچنان خواستار کارمانی [شریعت کهنه] هستند . تمامی حمایت کنندگان [محمد «ص »] سراسر گیتی را خواهند پوشاند .» (17)
بنابراین، نوسترآداموس در اغلب سانتوری ها از جمله سانتوری 5 نسبت به فتح جهان به وسیله شریعت حضرت محمد (ص) به غرب و تمدن غربی هشدار می دهد و به جهانیان اعلام می کند که روزی مسلمانان به رهبری ایران و تمدن ایرانی بر جهان مسلط خواهند شد که این بی شک در پیوند با گسترش و جهانی شدن انقلاب اسلامی ایران است .
+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 16:6 توسط مهران


تاریخچه شازند

 

تاريخچه شازند
در حالی که با بودن مجتمع های بزرگ صنعتی در شازند همه این شهر ستان را شهرستانی تازه تاسیس می دانند اما این منطقه خاطرات خود را در کتاب مقدس اوستا جستجو می کند. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، در گذشته نه چندان دور شازند دهي بود كه به آن ” ادريس آباد“ مي گفتند و هم زمان با عبور راه آهن سراسري از كنار آن , شازند نامگذاري شد . در گذشته هاي دور , در نزديكي ادريس آباد شهري به نام كرج ابودلف وجود داشته كه جزء ايالات اصفهان بوده است . اين شهر با هجوم هاي متعدد و به مرور زمان تخريب و ويران شد که آثار آن در نزديكي آستانه هنوز هم باقي مانده است . "شازند"sha-zandنامی است مرکب از شا+زند، هر دو واژه کوتاه شده از شاه+زنده بوده، چنانچه که اصل و ريشه واژه "شاه" در سانسکريت "شاش" به معنی حکومت کردن است. تبديل "س" به "ه" در سانسکريت مشاهده شده است.مانند راس=راه. اين واژه در اوستابه معنی حکم راننده آمده است چنان چه واژه "خشتر" در اوستا به معنی شاه آمده است . فرهنگهای دیگر فارسی معانی ديگری نوشته اند. از جمله : بر هر چيزی که در بزرگی و خوبی به حسب صورت يا معنا از امثال خود ممتاز باشد . بخش دوم، نام "زند" می باشد که اين نام مخفف "زنده" می باشد . "زند" به زبان فارسی قديم به معنی "جان" می باشد که روح حيوانی است و از اين جهت است که ذی حيات را " زنده " خوانند. اين واژه در زبان پهلوی نيز به صورت زيندک (زنده) به معنی زنده و جاندار آمده است شواهد و دلايل نام گذاری شازند 1 کوه راسوند ،۲ - غار کيخسرو (غار شاهِ زنده)،۳ – کوه شازند،4 – چشمه شازه (آب سرچشمه بلاغ)،5 – دشت گيتو (کزاز)،6 – شهر شيز،7 – درياچه قاسم آباد،8 – ده چال9، – آثار باستانی جزنق،10 – گورهای واقع در گورزار. کوه راسوند در اوستا و اساطير ايران آمده است که دژ بهمن و آتشکده آذر گشسب در بالايی کوه "اسنوند" بوده است. واژه "اسنوند"با "راسوند" که نام رشته کوهی در شازند است قابل انطباق است.(درضمن تمامی محققين و ايران شناسان وجود آتشکده مذکور را در کنار شهر "شيز" تصديق کرده اند) شهر"شيز" در غرب کوه راسوند و کوه شاه زنده روستای است که اهالی منطقه به آن "شيز" گويند ، چنانچه آثار باستانی به جا مانده در روستای "جزنق" واقع در ابتدای دره"شرا" (چَرّا) گواهی است بر اين مدعا. شايان ذکر است که خانواده های زيادی در روستای خسبيجان واقع در دره ی شرا دارای فاميلی شازندی هستند . گواه ديگر آنکه بنا به اشاره "همدانی" در کتاب البلدان آتشکده آذرگشسب ابتدا در آذربايجان بوده و سپس به دستور انوشيروان به شيز اورده شده است . یکی از کوههای غربی شازند ، کوهی است که به "شاه زنده" معروف بوده(که از دلایل اصلی نام گذاری نام شازند است) و سبب این نام گذاری را باید درتاریخ اسطوره های ایران زمین جستجو کرد .آن جای که کیخسرو فرزند سیاووش و فرنگیس ، دختر افراسیاب تورانی، توسط "گیو" به ایران آورده می شود تا درد ایران را چاره کند . خلاصه داستان به قرار زیر است:
شبی سروش به خواب گودرز آمد و بدو گفت که چاره درد ایران در این است که کیخسرو پسر ساووش را به ایران آورده و جز گیو پسر تو ، کسی این کار را نتواند ساخت . گیو به امر پدرش گودرز رهسپار دیار توران شد ، پس از چندی کیخسرو را پیدا کرده با مادرش فرنگیس به ایران آورده و به شاهی گزید . کیخسرو در اوستا "کوی هوسروهَ" نام برده شده است ، وی پس از چندی دژ بهمن را که در دست دیوان بود گرفته و پس از ویرانی دژ ، آتشکده آذر گشسب را در آنجا بنا می کند . قابل ذکر است که کیخسرو در اوستا جای خاصی داشته و از جاویدانان محسوب می شود و در اساطير ایران باور بر آن است که کیخسرو زنده است و همراه "سوشیانت" (نجات دهنده، و موعود دین زرتشت که در آخر الزمان ظهور می کند) خواهد آمد . عاقبت کار کیخسرو پس از شصت سال پادشاهی از دنیا دل سرد شد ، یک هفته به نماز و نیایش ایستاد و در روز هشتم، یلان و ناموران از او سبب دلتنگی و گوشه گیریش را پرسیدند . کیخسرو در پاسخ گفت: از کسی آزرده و یا دلتنگ نیست فقط او را آرزوی سفر اخروی است ، آنگاه کیخسرو سران و لشگریان را در دشتی گرد آورد ، هر یک را به بخشش و ارمغانی بنواخت و"لهراسپ" را جانشین خود خواند . پس از آن کیخسرو کسان خود را بدرود گفت به آهنگ سفر مینوی با "دستان" ،" رستم" ، "گودرز" ، "گیو" ، "بیژن" ، "گستهم" ، "فریبرز" و "توس" و صد هزار ایرانیان بدرود گفته و به آنان می گوید که برگردند ، اما توس ، گیو ، بیژن و فریبرز بر نگشتند و یک شبانه روز با کیخسرو رفتند و به چشمه ای رسیدند .(چشمه کنونی روستای حَک بنام بلاغ) شب را در آنجا ماندند ، کیخسرو به یاران خود گفت : فردا صبح کسی مرا نخواهد دید و شما هم اینجا نمانید ؛ زیرا که برف خواهد بارید و شما دچار خواهید شد . همراهان کیخسرو بخفتند و چون در بامداد بیدار شدند ، شاه را ندیدند .چندی پس او گشتند و از گردش بسیار خسته شده و دوباره به همان چشمه برگشتند و گمان نمی کردند که در هوای خوش ، برف نابهنگام آنان را دچار سازد ، در آنجا چیزی خورده به خواب رفتند ، ناگهان باد و دمه برخاست و چندان برفی بارید که همه را هلاک کرد . در کتاب شهرهای ایران در دوره پارتيان آمده است : که کیخسرو به تنهایی از کوه بالا رفت و کنار چشمه ای فرو آمد . فرشته ای بر او نمایان شد ، کیخسرو از شدت هراس بی هوش گشت با کمک آب چشمه که بر سر و روی او پاشيدند ، پس از هوشیاری فرمان داد تا در آن شهری بنا کنند و لذا شهری به نام "شاه زنده" در آن نواحی بنا شد که نام امروزین شازند بر گرفته از آن است . نهایت آن که با توجه به شواهد و قراین موجود و اقوال مختلف شفاهی و مکتوب بر می آید که شازند نامی است با مسما و بر گرفته از اساطیر ایران که در اوایل انقلاب به علت تعصب عده معدودی ابتدا به "آزاد شهر" و سپس به "سربند" تغییر نام داده ولی سرانجام بعد از سالها دوباره به نام اصلی خود یعنی "شازند " برگشت .
برخی از شهرهای استان دارای سابقه تاریخی كهن هستند از جمله ساوه (دوره سلوكیان) آستانه (سلوكیان) آشتیان (دوره مادها) تفرش (دوره ساسانیان) نیمور(دوره ساسانیان) .
+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 16:4 توسط مهران


 

شعر به لحجه شازندي
باغ خاطرات
 
ق‍ِرارُ و آروم ندارِم بسكه دِلِم تنگ اُمَده
دردسرِ شرنشيني مثال خرچنگ اُمَدَه
دِلِم ماخا حرف بَزِنِم حرف از سر درد بَزِنِم
حرف روزايي كه آقام سفر مِكِرد به شهري دير
شهر تو قصّاي نَنَه پير
شهر شلوغ آدِما
شهر فرنگ ، اِز هَمَه زنگ
يادش بخير وختي ننم ، با تَشَرو صِد كَلَك
چرك و چغال دسّام با كمك خالَه مَلَك پاك مِكِرد
اَگَه دِلِم سقز ماخاس ، جاتُن خالي
با دَگَنگ يوردِ مِن صاف مِكِرد
صُب كه مِشُد كيچِه و پس كيچه هاليمُن نبيدا
گرت و ديد و لاسُّ و ليَه ناليِ كُشتيمُن بيدا
اِز دَم صُب تا پسين و تنگ غروب
جايي نَبيد كه ما سري نَرفتَه بايم
دورو نگوم ، صب نبيد ، غروب نبيد ، خلوتي و سكوت نبيد
غبار نبيد ، نفت نبيد ، ايدز نبيد ، خينبه و غصه نبيد
والله نبيد ، بالله نبيد ، به صد كلام الله نبيد
قِرار و آرُم ندارم بسكه دِلِم تنگ اُومَدَه
دردسر شرنشيني مثال خرچنگ اُومَدَه
*            *            *
مردم شازند قديما روي ماه همديَنِه مِپاييدِن
به خاطر يِ مِيمُني يِي كيله كشك دَهَ دَفَه مِسّاييدن
گرم بيدِن ، نرم بيدن ، مثل تمام خوزيا عاشق و خونگرم بيدن
حجب و حيا معني مِداد
عهد و وفا معني مِداد
نور به تو چشماشون بيدا
شور به تو قلباشون بيدا
چشما يِي جوري ديَه بيد
عشقا بي عيب و شيلَه بيد
رو سكوا تنگِ غروب
همسايه ها بَزِن و بَكوب
شادي كُنان ، شكوه كُنان
غَليُان و دايره زَنُان
يِ چنتاشون ديكبيلَه دَس
يِ چنتاشون زانو به دس
به انتظار مرداشون
تا شي بيارَن بَرَشون
روز به شِو مِدُختِن
راس و دورو مِگفتِن
عقده ز دل وا كِه مِشُد
به راحتي مُخُفتِن
غصَه و غم جايي نداشت
سكتَه تو خِو رايي نداشت
 
مهران کریمی
+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 16:2 توسط مهران


آیا میدانید

 

شن خیس از شن خشک سبک تر است.
آیا میدانید : حرف C هیچ وقت در املای اعداد انگلیسی بکار نمی رود.
آیا میدانید : بهترین زمان خواب از ساعت ۱۰ شب تا اذان صبح است.
آیا میدانید : عقاب معمولاً هنگام پرواز، مستقیم به خورشید می نگرد.
آیا میدانید : کهکشان راه شیری تقریبا صد میلیارد ستاره دارد.
آیا میدانید : ۸۵ درصد گیاهان در اقیانوس ها رشد می کند.
آیا میدانید : به اعدادی که بیش از نه رقم دارند، اعداد نجومی گویند.
آیا میدانید : نور خورشید تا عمق ۴۰۰ متری آب دریا نفوذ می کند.
آیا میدانید : کوه های آلپ در سال حدود یک سانتیمتر بلند می شوند.
آیا میدانید : اگر زنی به کوررنگی مبتلا باشد، فرزندان پسر او کوررنگ می شوند.
آیا میدانید : پرواز با کایت یک ورزش حرفه ای در تایلند است.
آیا میدانید :ایران برای اولین بار در جهان از ضایعات نخل خرما چوب مصنوعی می سازد.
آیا میدانید : ایران دومین تولیدکنندهٔ انجیر جهان است.
آیا میدانید : زرافه میتواند با زبانش گوشهایش را تمیز کند .
آیا میدانید : که خرس قطبی هنگامی که روی دو پا می ایستد حدود سه متر است .
آیا میدانید : یک میلیون سیاره به اندازه زمین در خورشید جای می گیرد.
آیا میدانید : بلندی شترمرغ به دو متر و نیم و وزنش به ۹۰ کیلو میرسد .
آیا میدانید : اگر تمام رگهای خونی را در یک خط بگذاریم تقریبا ۹۷۰۰۰ کیلومتر میشود .
آیا میدانید : قلب میگوها در سر آنها قرار دارد .
آیا میدانید : که کانگوروها قادرند ۳ متر به سمت بالا و ۸ متر به سمت جلو بپرند .
آیا میدانید : که هر هکتار جنگل قادر است بیش از پنج تن گوگرد و غبار هوا را جذب کند.
آیا میدانید : آقایان روزانه ۴۰ تار مو وخانم ها ۷۰ تا موی خود را از دست می دهند.
آیا میدانید : اسبها در مقابل گاز اشک آور مصون اند .
آیا میدانید : نعناع سسکه و تنگی نفس را شفا میدهد .
آیا میدانید : جرم زمین هشتاد و یک برابر ماه است.
آیا میدانید : نور میتواند در یک ثانیه ۷.۵ دور دور زمین بچرخد .
آیا می دانستید پرهزینه ترین شوخی دنیا توسط یک پلیس در سال۱۸۸۰م، در شهر «راکی» انجام شده است. او ناگهان خبر فعال شدن آتشفشان «پیکسویک» در نزدیکی شهر را به اطلاع مردم رساند و به علت فرار مردم حدود ۶۰میلیون دلار جریمه شد.
+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 16:0 توسط مهران


آیا میدانید: اردنی ها چاقترین مردمان روی زمین هستند .

آیا میدانید: ۸۰% موجودات دنیا را حشرات تشکیل داده اند . 

آیا میدانید: حدود ۷۰۰۰ نوع برنج مختلف در دنیا وجود دارد .

آیا میدانید: اکثر افراد در کمتر از ۷ دقیقه خوابشان می برد

آیا میدانید: که بیماری قند اولین عامل کوری در مردم جهان است ؟

آیا میدانید: (۱۱%) جمعیت جهان را چپ دستان تشکیل داده است ؟

آیا میدانید: استرس تا ۵ برابر سیستم ایمینی بدن را پایین می آورد ؟

آیا میدانید: حرف D برای اولین بار در عدد ۱۰۰ بکار می رود (Hundred)

آیا میدانید: سرود اصلی کشور یونان متشکل از ۱۵۸ بیت میباشد ؟

آیا میدانید: دو سوم آدم رباییهای جهان در کلمبیا به وقوع می پیوندد؟

آیا میدانید: پشه اشخاص جوان را نسبت به اشخاص پیر ترجع میدهد

آیا میدانید: حرف سی (C) هیچگاه در املای اعداد انگلیسی بکار نمیرود .

آیا میدانید: یک گاو می تواند از پله ها بالا برود ولی پایین نمی تواند بیاید

آیا میدانید: تنها یک نفر در جهان در مقابله با ایدز جان سالم به در برده است

آیا میدانید: وزن کل انسان های جهان با وزن کل مورچه های جهان برابر است

آیا میدانید: یگانه چیزی که بیشتر باعث مرگ و میردر جهان میشود پشه است

آیا میدانید: مقاومت موش صحرایی در برابر بی آبی بیشتر از شتر میباشد .

آیا میدانید: هر هکتار جنگل قادر است بیش از پنج تن گرد و غبار هوا را جذب کند .

آیا میدانید: ۱روز سیاره زهره برابر است به ۳۰ روز زمینی و یک سالش ۷ ماه است

آیا میدانید: که در خط استوا ، دمای هوا در تمام فصول سال تقریبا یکسان است؟

’ آیا میدانید: تعداد مرغ ها در سراسر جهان تقریبا” با جمعیت انسانها مساوی است .

آیا میدانید: قطر خورشید در حدود ۱۳۹ هزار حجم آن ۱۰۳ میلیون بار بزرگتر از زمین است.

آیا میدانید: در یک سانتی متر مربع پوست شما (۱۲) متر عصب و (۴) متر رگ و مویرگ وجود دارد .

آیا میدانید: ۵۰ درصد جمعیت جهان در طول حیات خود هیچگاه از تلفن استفاده نکرده اند

. آیا میدانید: موشهای صحرایی سالانه یک سوم منابع و ذخایر غذایی جهان را نابود می سازند؟

آیا میدانید: برای اینکه ۷۰۰ گرم به وزن شما اضافه شود باید ۹ کیلو سیب زمینی بخورید ؟

آیا میدانید: حروف انگلیسی A,B,C,D در املای انگلیسی هیچ یک از اعداد ۱ تا ۹۹ دیده نمی شود؟

آیا میدانید: اگر ساعت ۷ صبح با هواپیما، توکیو را ترک کنید ساعت ۷:۴۵ عصر روز قبل به هاوایی می‌رسید

آیا میدانید: تقلب در مدارس بنگلادش جرم به حساب می‌آید و افراد بالای ۱۵ سال در صورت تقلب کردن، به زندان فرستاده می شوند

آیا میدانید: با جستجو کردن عدد ۲۴۱۵۴۳۹۰۳ در گوگل، عکس یک سری آدم میبینید که سرشان را در یخچال فرو کرده‌اند

آیا میدانید: اگر سلول های موجود بر روی پوست بدن یک انسان را به دنبال هم بیچینیم طول آن ۴۵ مایل خواهد شد.

 

+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 16:0 توسط مهران


شیرین و فرهاد

 

            فرهاد و شیرین
در روز روزگاری پادشاهی در ایران بود که یک دختر داشت به نام شیرین همراه آن ها پسر عمو یشان با آن ها زندگی می کرد شیرین از بدر تولد از داشتن مادر محروم بود وبا شیر آهو پرورش یافته بود تصمیم می گیرد که کاری بکند تا آهو ها شیر خود را برای صبحانه برای آن بیاورن تصمیم گرفت تا راه یی  درست کند که از بالای کوه شیر آهو را بدو شند واز بالای کوه به پایین بیاید پس علامه در شهر داد تا هر کس که می تواند این راه را حفر کند من به آن پاداشت خوبی خواهم داد آن روز یک پسر همراه دوستان خود به شهر آمده بود برای دیدن شهر که دوستان او آن علامه را میبینند وبه فرهاد که از بچه گی باین کار ها بزرگ شده بود گفتند که شرکت کنند آن ها بعد از خرید به قصر رفتن برای شرکت در مسابقه فرهاد همان که صف را دید زد زیرش گفت من نمیام وبا اثرار دوستان رفتند برای شرکت وقتی نوبت فرهاد شد از آن پرسیدند چند روزه  تمام می کنی فرهاد:2ماه  ازش پرسیدند: با چند نفر فرهاد: با 4نفر همه تعجب کردند وگفتند قبوله از بین 256 نفر فقد فرهاد ویک پسر شهری پولدار پسر شهری به فرهاد :خودتو بکش کنار با4 نفر نمی توانی انجام بدی فرهاد:ببینیم تعریف کنیم و رفتند برای کار فرهاد و دوستانش نامه نوشتند وجریان به پدر ومادرشان خبر دادند و آن ها خوشحال شدند وآن شب را جشن گرفتند  روز اول "پسر شهری کارش را دیر انجام داد ویک سوم کار خود را انجام نداد ولی فرهاد یک سوم کار راه را تمام کرد از آن روز بعد هر دو شونه به شونه هم راه را پیمودند روز 29" پسر شهری کار خود را تمام کرد وتحویل داد با این که کار فرهاد تمام شده بود ولی تحویل نداد .صبح  گاه که شیرهارا رها کردند به هنگام پایین آمدن شیر از راه پسر شهری گل را هم با خود به پایین آورد  ولی در راه فرهاد به دلیل ماندن جای تیشه بر روی زمین شیر ها بالا پایین می رفتند که نور آفتاب را انعکاس می کردند  به طوری که شیرین از انعکاس آن از خواب بیدار میشود شیرین بیرون می آید ویک لیوان از آن می خورد و می گوید:سازنده ی این راه کیست دوستان فرهاد :در چادر در خواب ناز شیرین شخصا آن را بیدار می کند وبه قصر خود آورد و آن شب را یک مهمانی گرفتند وبا هم رقصیدن از آن هنگام قلبشون به هم پیوند می خورد مثل دو کبوتر عاشق پسر عمو شیرین که دوست داشت با شیرین ازدواج کند تا صاحب تاج وتخت شود از شنیدن دل بستن فرهاد به شیرین بسیار عصبانی می شود که خدمت کار خود را با دست خفه می کند بعد از دوسال که رابط ی آن دو به هم محکم تر میشود  پسر عموی شیرین بیشتر خشمکین تر میشود یک روز آن پسر شهری که آن هم از فرهاد بدش می اید جریان را فهمید وبا حیله به پسر عموی شیرین رسید وباحیله به او گفت به فرهاد بگو اگر از شیرین خوشت می آید کوه او رابکن ووقتی به آن طرف رسیدی من می گزارم با شیرین ازدواج کنی وفرهاد آن کار را انجام می دهد پسرعموی شیرین اول قبل نکرد ولی بعدش قبول کرد وبه فرهاد گفت که این کار را باید انجام  دهی وتنها باید فرهاد قبول کرد وآن کاررا انجام داد دو ماه شیرین از فرهاد خبر نداشت وبه دنبال آن فرستادند وآن را در کوه های اطراف یافتند شیرین از شنیدن جریان بسیار ناراحت شد وبه پسر عموی خود توپید وشب ها با غذا به سراغ فرهاد میرفت یک روز خبر به پسر عمو دادند که کوه کن یک سوم کوه را کنده وهر بار جلو میرود مجسمه شیرین را هم درست می کند وآن جا می گذارد تا سه ماه دیگر تمام است پسر عمو با پسر شهری در میان گذاشت واو گفت :که به  آن بگو شیرین به دلیل بیماری ناشناخته مرده است وپسر عمو به فرهاد گفت: که شیرین به دلیل بیماری مسری مرده است وفرهاد از شنیده آن حرف تبر را بالا برد وبه کوه کوبید طوری که زمین میریزد وتبر راپشت سر می اورد ومحکم به سر آن برخود می کند وخون می پاشد بردرودیبار و همان جور جلو می رفت وبلند می گفت شیرین واز پا افتاد ومرد به شیرین خبر دادن شیرین وقتی شنید اولش باورش نشد وقتی جنازه اش رادید به طور عجیبی از دنیا رفت وآن دو را در کنار هم به خاک سپردند بعد از آن جریان  پسر عموی شیرین دیوانه شد ویک روز که به عموی خود حمله کرد گفت گردن آن را از تنش جدا کنند.
 
+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 15:56 توسط مهران


درباره ی کوروش

امپراطور یونان به کوروش گفت: ما برای شرف میجنگیم و شما برای پول. کوروش در جواب گفت: هر کس برای نداشته هایش میجنگد.

واپسین سخنان کوروش کبیر :
گزنوفون مورخ نامدار یونانی در کتاب کوروپدیا ( زندگی کوروش بزرگ ) چنین می نگارد :
کوروش بزرگ پس از هفتمین بار که سراسر امپراتوری ایران را سرکشی کرد دیگر قدرت و توان جوانی را نداشت و روزگار پیری اش آغاز شده بود . پدر و مادرش سالها پیش با دنیای فانی بدرود حیات گفته بودند . وی به مناسبت هفتیمن سرکشی به کل سرزمینهای ایران که بیش از دهها کشور می شد جمع کثیری از رعیتهای و افراد عام ایران را گردآورد و سپس به آنها پاداشهای بسیاری بخشید . سپس شبانگاه به بالین خواب رفت . همان شب در عالم رویا ندایی او را مخاطب قرار داد و چنین گفت :
"
ای کوروش خود را آماده ساز زیرا به زودی به ملکوت خدایان پرواز خواهی نمود "
کورش از شنیدن این ندا سراسیمه از خواب برخاست و خواب را برای بزرگان بازگو کرد و چنین پاسخ شنید که به زودی به دیار جاوید خواهی شتافت . کوروش پس از شنیدن این سخن دریافت که آماده سفری بس طولانی و ابدی خواهد بود و پایان زندگی پر فراز و نشیبش اش فرا رسیده است . پس روی به درگاه یزدان نمود و چنین گفت :

ای ایزدان این آخرین قربانی من را پس از یک عمر مجاهدت و کوشش با لطف و کرم خویش بپذیرید . من از یاری خداوند در تمامی مراحل زندگی ام سپاسگزارم . موهبت او بود که به من راه درست را نشان داد و دریافتم چگونه باید از خطا دوری بجویم. خداوند را ارج مینهم که حتی در اوج قدرت هرگز از یادش دوری ننمودم . اینک تنها و آخرین آرزویم این است :
"
روزگار زن ٫ فرزندان ٫ دوستان ٫ مردم و میهن عزیزم سعادتمند گردد و عمرم را با شرافت به پایان برسانم "
وصیت نامه کوروش کبیر
«
فرزندان من، دوستان من! من اکنون به پایان زندگی نزدیک گشته ام. من آن را با نشانه های آشکار دریافته ام.
وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپندارید و کام من این است که این احساس در کردار و رفتار شما نمایانگر باشد، زیرا من به هنگام کودکی، جوانی و پیری بختیار بوده ام. همیشه نیروی من افزون گشته است، آنچنانکه هم امروز نیز احساس نمیکنم که از هنگام جوانی ناتوان ترم.
من دوستان را به خاطر نیکویی های خود خوشبخت و دشمنانم را فرمانبردار خویش دیده ام.

زادگاه من بخش کوچکی از آسیا بود. من آنرا اکنون سربلند و بلندپایه باز میگذارم. در این هنگام که به سرای دیگر میگذرم، شما و میهنم را خوشبخت میبینم و از این رو میخواهم که آیندگان مرا مردی خوشبخت بدانند.
باید آشکارا جانشین خود را اعلام کنم تا پس از من پریشانی و نابسامانی روی ندهد.
من شما هر دو فرزندانم را یکسان دوست میدارم ولی فرزند بزرگترم که آزموده تر است کشور را سامان خواهد داد.
فرزندانم! من شما را از کودکی چنان پرورده ام که پیران را آزرم دارید و کوشش کنید تا جوانتران از شما آزرم بدارند.
تو کمبوجیه، مپندار که عصای زرین پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت. دوستان یکرنگ برای پادشاه عصای مطمئن تری هستند.
هر کس باید برای خویشتن دوستان یکدل فراهم آورد و این دوستان را جز به نیکوکاری به دست نتوان آورد.
به نام خدا و نیاکان درگذشته ی ما، ای فرزندان اگر میخواهید مرا شاد کنید نسبت به یکدیگر آزرم بدارید.
پیکر بیجان مرا هنگامی که دیگر در این گیتی نیستم در میان سیم و زر مگذارید و هر چه زودتر آن را به خاک باز دهید. چه بهتر از این که انسان به خاک که این همه چیزهای نغز و زیبا میپرورد آمیخته گردد.
من همواره مردم را دوست داشته ام و اکنون نیز شادمان خواهم بود که با خاکی که به مردمان نعمت می بخشد آمیخته گردم.

هم اکنون درمی یابم که جان از پیکرم میگسلد ... اگر از میان شما کسی میخواهد دست مرا بگیرد یا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزدیک شود و هنگامی که روی خود را پوشاندم، از شما خواستارم که پیکرم را کسی نبیند، حتی شما فرزندانم.
از همه پارسیان و هم پیمانان بخواهید تا بر آرامگاه من حاضر گردند و مرا از اینکه دیگر از هیچگونه بدی رنج نخواهم برد شادباش گویند.
به واپسین پند من گوش فرا دارید. اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید.

+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 15:53 توسط مهران


 

+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 15:50 توسط مهران


 

+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 15:48 توسط مهران


 

+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 15:45 توسط مهران


 

+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 15:41 توسط مهران


 

+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 15:38 توسط مهران


 

+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 15:33 توسط مهران


 

+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 15:30 توسط مهران


 

+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 15:22 توسط مهران


 

+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 15:18 توسط مهران


 

+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 15:14 توسط مهران


 

+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 15:10 توسط مهران


گالری عکس مهران کبیر

 

+ نوشته شده در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, ساعت 14:47 توسط مهران


به انتظار آمدن

+ نوشته شده در شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, ساعت 14:38 توسط مهران


 Image Detail

+ نوشته شده در جمعه 12 اسفند 1390برچسب:, ساعت 11:15 توسط مهران